اصلا قصد مادرشوهرت نادیده گرفتن تو نیست
مادرشوهر منم این اخلاقو داشت انقد از جاریم تعریف میکرد منم کم سن بودم عقل نداشتم باورم میشد همه توانمو میذاشتم که از جاریم عقب نمونم و بهشون خیلی خوبی میکردم. الان که چند سال میگذره میبینم اصلا جاریم هیچ‌کاری براشون نمیکنه خیلیم بدشون میاد ازش. فقط خواستن منو تو رقابت قرار بدن که بهشون خوش خدمتی کنم.
حق داري اينم در نظر بگير ك مادر شوهرت جلو جاريا ديگه پز تو رو ميده حساس شي نقطه ضعف دستش دادي زياد رو بهش نده يا جايي ك ديدي زيادي اغراق ميكنه جلوشو بگير
اصلا به همسرم انتقال نمی دادم.
برای احترام به مادر شوهر مادرم رو نمی کشوندم خونه ام.
زیاد به حرفاش اهمیت نمی دادم. هر چی تعریف کرد 4 تام می گذاشتم رو و تایید می کردم.
در دلم می گفتم کی نطر تو براش مهمه؟
عروس عزیزکرده بودن تو اینجوری خانواده مقام بالایی نیست. فقط دردسره.
شوهرت خیلی زرنگه گفته یه چی بگه که شما دیگه نتونی چیزی بگی ولی شما کم نیار جوابش رو بده
حق داری عزیزم ادم توقع داره ولی اینجور حرفا به دلت نیاد ادما سطح خودشونو اینجور جاها نشون میدن اصلا حساس نباش قطعا تو برتری قرار نیست خودتو به همه ثابت کنی از این حرفای خاله زنکی توی همه خانواده ها هس فقط باید زیر پات کنی تا زندگیت نابود نشه بزرگترا اگ عاقل بودن زندگیا پا برجا بود
منم همیشه همینه با مامانم اینا رفته بود یه جایی گفت همش راجب جاریت و پسزش گفتن من که اصلا برام مهم نیست چه گلی به سر اونا زدن به سر من بزنن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
