بچها با شوهزم دعوا کردم بخاطر مادرش باهام دعوا میکنه.هرشب داره میاره خونه ما انقد هم مادرش قرقری پشت سر هم حرف میزنه با همه هم دعوا داره.امروز خواست بره دنبال ادرش جلو مادرش جوری جیغ کشیدم سرش که مادزش پیاده شد رفت خونه خودش.
خودش کسی رو تو خونش راه نمیده.یه بلاهایی اورد به سرم تو عقد میرفتم خونش ۷صبح انقد سر صدا میکرد مجبور میشدم برم خونه مامانم .بخاطر اینکه میگه همسایه ندارم تو ساختمون میترسم پدرشوهرم فوت کرد
اگه واقعا مادر بود و با عروس مهربون بود که کسی از اومدنش ناراحت نمیشد! حالا که باعث دعوا میشه به جهنم که دلش میشکنه.هر کی بزرگتره و احترام میخواد باید احترام خودشو نگه داره و متقابلا احترام بذاره