باسلام
دیروز یک خواستگار سنتی زنگ زد خونمون
اول گفت حاج خانم فلانی هستن،گفتم نه
گفت میشه با خودتون صحبت کنم
گفتم قصد ازدواج ندارم و قطع کردم
خیلیییی خجالت میکشم درمورد ازدواج با کسی حرف بزنم
ای بابا . سریع رد نکن بزار اول ببین کی هستن چجورین بعد
منم همین کارها رو کردم‌چند سال پیش و الآن سنم رفته بالا و دیگه خواستگار ندارم
سعی کن عاقلانه فکر کنی .
هر جیزی اعتدالش خوبه .
ازدواج هم به وقتش و ادم خوب خوبه . شاید منظور مادرت هوس بازی و دوست بودن و ... هست .
اگر کدرسه میری زوده ولی اگربالاتر از ۲۰ هستی دیگه عاقلانه رفتار کن و موردارو سزیع از دست نده
خیلیییی دوست دارم از خونه مون فرار کنم چون حکم کوزت رو دارم و تمااام کارهای خونه با منه
عشق دوست دارم اما تو خانواده بسته ما فقط ازدواج سنتی عه
از تاریخ عقد تا زایمان اول زیر یکسال هست
خیلی چندش آورن
نترس . قبل اینکه فرصتهاتو از دست بدی سعی کن واقعیت رو بپذیری . بالاخره ازدواج هم یه مرحله از زندکیه
مگه همین مادرت ازدواج نکرده ؟ خیلیا هم هستن ازدواج کردن و خوشبخت شدن .
فقط باید تو انتخاب همسر ایندت خیلی دقت کنی که ادم درستی انتخاب کنی با صحبت امتحان و مشورت و تحقیق و...
بقیشم میسپاری به خدا
و اینکه همیشه سعی کن شاغل باشی و مستقل اینجوری برای یه خانم خیلی بهتره
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
