ازدواج دوممه همکلاسم بود اوایل فکر کردم بخاطر خودم از همه چیز دورم میکنه کم کم گفت حق نداری با فامیلات رفت آمد کنی آدمای هیزی ان گفتم اشکال ندار واقعا بینشون هیز بود بعدش گفت دوستات رو کنار بزار نباید باهاشون حرف بزنی مثل خرابا بری کافی شاپ و رستوران از درس خوندن منعم کرد بخاطرش دیگه سرکار نرفتم از همه چیز و همه کس دورم کرده تو خونه اسیرم میگه هرچقدر میخوای برات خرج میکنم هرچی میخوای برات میخرم اما خودم میبرمت چه دلیل داره زن بره اینور اونور من نجاتت دادم🥲 ببینین دیشب چی بهم گفته شات میزارم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.