ازدواج دوممه همکلاسم بود اوایل فکر کردم بخاطر خودم از همه چیز دورم میکنه کم کم گفت حق نداری با فامیلات رفت آمد کنی آدمای هیزی ان گفتم اشکال ندار واقعا بینشون هیز بود بعدش گفت دوستات رو کنار بزار نباید باهاشون حرف بزنی مثل خرابا بری کافی شاپ و رستوران از درس خوندن منعم کرد بخاطرش دیگه سرکار نرفتم از همه چیز و همه کس دورم کرده تو خونه اسیرم میگه هرچقدر میخوای برات خرج میکنم هرچی میخوای برات میخرم اما خودم میبرمت چه دلیل داره زن بره اینور اونور من نجاتت دادم🥲 ببینین دیشب چی بهم گفته شات میزارم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
من چیز خاصی هم بهش نگفتم بهش پیام دادم آخرشبی بعد گفت بگو چرا ناراحتی منم میدونسم گفتنم دردی رو دوا نمیکنه امتناع کردم هی اصرار کرد بگو خب تا حلش کنم آخرشم اینطوری گفت .میخوای بری با رفیقات زیر خوابت کنن بری ولگردی بری سرکار به بمالنت واس دو هزار خب من چرا اینهمه درس خوندم🥲