الان 4ساله نامزدیم احتمالا سال بعد عروسی باشه تو حرف زدنا گف میخوام بیارمش پیش خودمون انصافا راضیم تو یه حیاط باشیم ولی دیگه تو یه سرویس دلم رضا نیس چجوری بهش بگم که ناراحت نشه اخه خیلی وابستست، ممنون میشم نظر بدید بلکه یه راه چاره شه❤
از الان نگو نکنه بین تو مادرش اونو انتخاب کنه بزار بعدا
با بچه ننه جماعت نباید ازدواج کرد
بگو باشه
خدا بزرگه
مبادا نه بگی
حل میشه خواهر
زندگی خودت را بکن.
یه وقت هم مادرش نخواهد زیاد پیش شما بماند
روزگار می چرخه......
والا از نظر من وابستگی شدید یه بیماری هست و باید درمان بشه
به نظرم مستقیم بگو
خب همینو بهش بگو
بگو چ اشکال داره حیاطمون مشترک باشه یا مثلا خونه دو طبقه یا واحد کناری باشه اتفاقا خوبه
اگه دیدی نگرفت منظورتو واضح بهش بگو ک توی ی خونه سخته برام من روم نمیشه پیشش لباس راحتی باز بپوشم یا شاید اون خودش هم معذب باشه بالاخره مهمون میاد کسی میاد شما هم تازه عروس دامادین سخته
بگو تو ی حیاط مشکل نداری هرچند من همونم قبول نمی کردم ولی تو ی واحد بگو دلم می نواد واست خوشگل کنم اول زندگی خلوت کنیم باهم این جوری هرسه معذب میشیم
بگو واحد جدابگیره واسش تویه ساختمون باشید فقط مطمئن باش تو یه خونه زندگی کردن باعث میشه حرمت ها ازبین بره به مرور زمان
فقط بهت بگم که فراااار کن وگرنه یه مدت دیگه یه دیوونه ازت باقی میمونه😂
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
59 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
