امروز قرار ملاقات داشتیم با هردو وکیل ها و من و همسرم
ما عقد بودیم ... داریم جدا میشیم به دلایل خیلی زیاد
همیشه ادعا میکرد دوسم داره دوسال وانمود کرد عاشقانه ولی وقتی گفتم طلاق میخوام یک ماه همه چیز رها کرد نه پیامی نه زنگی نه کسی رو فرستاد و...
هر باری هم که اومد برای حساب و کتاب جهیزیه ای که خریده و طلاهای من بوده .
خلاصه امروز بعد مدت ها دیدمش دوباره ؛ صورتش خیلی سفید بود امروز مثل قیر سیاه شده بود.
فکر کنم تصادف کرده بود بینیش شکسته بود و زخمی بود
دستشم فکر کنم ضربه دیده بود مشخص بود
دلم خواست برم بغلش کنم اون لحظه زخم روی صورتشان نوازش کنم 😔
آخه چرا بازندگیمون اینکارو کردی ؛ تو اگر دوسم داشتی چرا بر نگردوندی منو چرا اصلا کاری کردی به اینجا برسه
همه جوره خیانت کرد بهم مالی احساسی و...