میدونم آخرش برای خودم می نویسم و کسی نیست به درد و دل هام گوش بده ولی می خوام سبک شم دارم میترکم😭 مینویسنم برای خودم چون کسی نمی خونه💔
همه میگن خوشبختی زندگی خوبی داری ولی من نمی خوام😭یه ذره هم نمی خوام خستم از اینکه همه فک میکنن زندگی خوبی دارم خونه و ماشین زمین ک طلا نو فرق سرم هیچ کدوم رو نمی خوام اتاق شخصی و خونه تو شهر دانشگاه نمی خوام😭
من خوشبختی میخوام که هیچ کدوم از اینا نیست 😭
به کی بگم که نگه ناشکری؟😭 درد های تو سینم رو به کی بگم
عمر بر باد رفتم رو ک الانم داره بر باد میره به کی بگم😭
زندگی متوسط رو به بالایی داریم ولی تو سرم بخوره وقتی پدر و مادرم صرفا هم خونه هستن و اصلا به هم علاقه ندارن و همیشه سر کوچیک ترین چیز تو خونه جنگ و دعواست
وقتی از بچگی تو سرم زدن و با داد و تحقیر بزرگم کردن
و منو یه آدم ترسو و وابسته بار آوردن من حتی کلی کتک خوردم چی بگم وقتی یه تفریح درست و حسابی نداشتیم
وقتی بابام الویتش خانواده خودش بود
وقتی با یه فامیل در ارتباط نیستیم چون همشون در و پیت و عوضی هستن وقتی عشق رو برام شرطی کردن و منو با تهدید بزرک کردن ک اگ فلان کاری نکنی ولت می کنیم بیچارت می کنیم چیکار کنم وقتی حتی الانم خانوادم هر وقت ناراحت و عصبانی میشن به خودشون اجازه میدن بهم بداخلاقی و توهین کنن و همیشه همیشه تاکید میکنم به والله همیشه میگن تو عامل همه بدبختی های ما هستی
باورتون میشه آدمی مثل من هنوز زندست و به زور داره زندگی میکنه و با افسردگی شدیدی دست و پنجه نرم میکنه
ولی هنوز خانوادم رو دوست دارم چیکار کنم