یعنی الان دارم از شدت عصبانیت غش میکنم خانواده پدریم از اول تا اخرشون همه مریض روانین
یعنی اینجور بگمتون زناشون بیشتر مجرد موندن با اینکه شغل و بر و رو همه چی دارن اخلاق و شخصیتشون با🐶 برابری میکنه
یعنی من همیشه خدا احترام همه رو حفظ کردم روزی حتی به شوخی تو جمع های خانوادگی حرف نامربوطی نزدم البته خداروشکر الانم انجام ندادم و نمیدم
الان فقط احتیاج داشتم یه چیزی به اینا بگم تخلیه شم که جلوشون بازم درست رفتار کنم
همشون ریختن سر بابام همه کاراشونو انجام میده بعد خودشونو تکونی میدن میرن ذات ندارن حق بابامو خوردن تازه دو قرت و نیمشونم باقیه
تازه امشب مامانم اینا باز میخوان ببرنم این دورو هارو ببینم😭
دزد میگیرن ازمون فقط بگین چطور از زیر زبونشون حرف بکشم و یه چی بگم خجالت زده بشن جرعت نکنن چرت و پرتی جلو من راحب بابام بگن
خیلی راجب اخلاق بابام راجبم انتقاد بی مورد میکنن میخوام مودبانه حدشونو بدونن