2777
2789

از اول که ازدواج کردیم ۴شب در هفته اونجا میخوابید 

میگفت میخوای بیا و میخوای نیا 

منم اونموقع میرفتم چون تنهابودم و میترسیدم

و اونا هم رفتار خوبی با من نداشتن


شوهرم با مادرم قهره سر یه موضوعی و نمیخواد با مامانم صحبت کنه 

مامانم اومده پیشم و شوهرم رفت پیش مادرش بخوابه 


امروز برادرشوهرم سرزده اومده و در خونم رو محکم میزنه و یه جور هل داد که ترسیدم

میگه این قضیه رو درست کنید که قهر نباشن و میخندید که اره با مامانت صحبت نمیکنه و سر مامانت داد زده .

منم گفتم نمیخوان هم رو ببینن و منم مشکل ندارم

گفت یعنی چند شبه شوهرت فراریه از خونه اوکیه 


من نمیدونم هدفش چیه و نمیدونم چی بهش بگم

قصدش نمیدونم چیه 

ولی راست میگه

من که اهل عشق و عاشقی نبودم اما تو از کنارم رد شدی و جانم به دکمه پیراهنت گیر کرد.... خیلی طول نکشید تا بفهمم که چقد بی انتها دوستت دارم از موی سر تا ناخن پایت را، رویت را،بویت را، صورتت ،سیرتت، رفتارت ،گفتارت، حرکاتت،اطوارت،سخنت،سکوتت،نگاهت، خنده ات،شرمت،جسارتت،مهرت همه و همه رو دوست دارم اصلا نخواستنی در وجود تو نیست ❤️

همون خط اول رو خوندم چقدر حرص خوردم مگه با مامانش ازدواج کرده ؟

سلام🙋‍♀من فاطمه ام🎀دختر پائیز 🍁🍂دختر ترک زبان🧡علاقه مند به آشپزی👩‍🍳 تو تاپیک های من میتونید عکس غذاهایی🍳🍲 که پختم رو ببینید 👀من بعد از ۳ سال عضویت امضا گذاشتم و این امضا دلی بود 🧡 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐

ب برادر شوهرت میگفتی ک شوهرت همیشه فراریه ن فقط الان 


اینکه بخوایی اسم منو با تحقیر ریپلایی کنی یابری تاپیکام رو شخم بزنی که درجوابم حرفی بزنی،تبریک میگم تو عقده ایی هستی پس اب خنک بنوش🥛😊دَر من هست هزار من،که گَر بشکند یک من زاده شود مَن دیگر...! 💚🌱(سه تاکاربری ۹۸ امو ترکوندن!دیگه خط ندارم🫤جناب سروان ولوم کن🤦🏻‍♀️) 

به هر حال مشکل شماست و به برادر شوهرت ربطی نداره

همین دیگه 

منم با خودم گفتم به این چه ربط داره 

و همش از شوهرم و مادرم دفاع کردم 

گفتم اینجا بگم ببینم شما هم همین نظر رو دارید

الان دیگه نمیره الان مامانم که میاد میره که هم رو نبینن برادرشوهرم حس میکنم فقط میاد دخالت

شایدم قصد اشتی دادنشونو داره نمیدونه چطور بیان کنه 

اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
همین دیگه منم با خودم گفتم به این چه ربط داره و همش از شوهرم و مادرم دفاع کردم گفتم اینجا بگم ببینم ...

اصلا باید میگفتی مسئله شخصی و خانوادگی هست شما به عنوان برادر همسرم احترامتون به جای خود اما دلیلی نمی بینم درباره این موضوع باشما صحبت کنم بعدم هر چی در این باره میگفت کم محل میکردی تا دیگه دخالت نکنن

شایدم قصد اشتی دادنشونو داره نمیدونه چطور بیان کنه

من رفتم خونه جدید 

اومد متر کرد و اتاق و دسشویی نگاه کرد و توهین کرد و خندید و رفت

وام ازدواج من رو شوهرم گرفت و ماشین خرید به مامانم میگن پولشو بده 

اصلا باید میگفتی مسئله شخصی و خانوادگی هست شما به عنوان برادر همسرم احترامتون به جای خود اما دلیلی ن ...

گفت دقیق بگو ساعت چند مامانت اومد 

منم گفتم نمیدونم 

گفت از این به بعد با مادرت قطع ارتباطی و ساعت ورود و خروج رو میگی 

منم گفتم مگه شما با مادرزنت قطع ارتباطی 

بعد گفت مامانت ادب یادت نداره 

گفت دقیق بگو ساعت چند مامانت اومد منم گفتم نمیدونم گفت از این به بعد با مادرت قطع ارتباطی و ساعت ورو ...

خیلی رو دارن و دارن دخالت میکنن

محترمانه جلوشون را بگیر

برادر شوهر کی باشه برای شما تعیین و تکلیف میکنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792