اینقدر میخوام گریه کنم … شوهرم سر چیزای چرت و پرت جنگ راه میندازه سر اینکه واسش چرا چیپس جا نزاشتم ، حالا بچه ۴ سالم سهمش رو خورده و من باید واسش کنار میزاشتم تا اون بچه نخوره … یهو داد میزنه سر بچه کوچیکم که چرا لباسایی که تازه شسته شده رو این ور اون ور انداخته … خودمم ناخواسته حامله شدم ۷ ماهمه … میگم نکن اینکارا رو حالم بد میشه … چند ماه پیش شوهرم پول داد ب خانواده م و خانواده نتونستن پولشو بهش پس بدن ، شوهرمم لازم داشت منم طلامو فروختم و پولشو دادم خانواده و گفتم پولشو بدین و من چیزی نمیگم … گذشت و فهمید من اینکارو کردم ، گفت پنهونی بوده و اینا ، شما دزدین و … گفتم مال خودم بوده … خدا میدونه چرا اینکارو کردم … از بس بهم سرکوفت خانوادهم رو زد … واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم … خداروشکر باز شماها هستین باهاتون درد و دل کنم 🥺
دشمن رسما
عزیز دلم چرا باهاش ازدواج کردی؟ من کلا سوالم هست از خانمایی که از شوهراشون گله دارن مگر قبل ازدواج ندیده بودنیش لحنم کاملا سوالی هست
کارت اشتباه بود اطلاعش طلا فروختی قبل اون توکه خانوادت میشناسی نمیتونم در زمان مشخص پول برگردونم شوهرت اخلاقش بد نباید پول میدادی
بهونه میگیرهبگرد ببین مشکل اصلی کجاست
از اول همینطوری بوده عزیزم ؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
