2777
2789

سلام بچه ها جون، خوبید؟راستشو بخواید خونواده همسرم آدمای خوبین ولی یه موردایی پیش میاد گاهی میفهمم واسشون ارزشی ندارم احتمالا، مثلا با همسرم مسافرت برم مادرشوهرم هزار بار تاکید میکنه که رسیدید خبر بده، یا توی مسافرت زنگ میزنه چندین بار، خونواده من یه شهر دیگن و من مجبور شدم برای نامزدی دخترعموم تنها برم شهرمون(همسرم واسش مقدور نبود بیاد) توی این مدت خونواده شوهرم دریغ از یک تماس یا پیام، خیلی ناراحتم چون من وقتی جایی برن حتما جویای احوالشون هستم، قشنگ متوجه شدم بدون همسرم پشیزی واسشون اهمیت ندارم، خانوما من خیلی باتجربه نیستم، با مامان و خواهرامم نمیتونم درد و دل کنم، آدمایین ک خیلی غصه میخورن و قضیه رو بزرگش میکنن، دوس دارم بقیه فکر کنن حالا که شهر غریبم اذیت نمیشم و همه چی عالیه، ولی از درون دارم خودخوری میکنم، میشه خواهرانه و مادرانه نصیحتم کنید، بیخودی حساسم با باید منم رفتارمو عوض کنم؟ 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

زیادی حساسی 

خوب شد زمان مختار فضای مجازی نبود وگرنه دار ودسته اوباش کوفه هشتگ میزدن: نه به اعدام شمر_نه به اعدام عمر بن سعد_نه به اعدام حرمله🙌(نحوه شهادت شهید آرمان و شهید عجمیان، تا مغز استخوانم را سوزاند😓)
رفتارشون عادیهشما زیادی توقع داریجایی هم میرن وظیفه همسرته احوال پرسشون باشه ، نه شما. اضافه کاری نک ...

ببینید آخه همیشه ادعا دارن که فرقی نمیزارن و هممون یکسانیم واسشون، من واقعا فکر میکردم خونواده دوممن و خیلی احترام قائلم واسشون ولی حق با شماست احتمالا مشکل از خودمه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792