منم شوهرم خیلی مامانی بود ولی کشوندمش سمت خودم .اینم بگم ک خیلی احترام خانوادشو داشتم و دارم و اینم بگه ک اگه شوهرم بفهمه ب خانوادش بی احترامی کردم از لجم میره سمت اونا و پشت منو خالی میکنه...ولی جوری باهاش برخورد کردم ک الان دیگه مامانی نیست جوری ک من مجبورش میکنم ک بریم خونه مامانش
من لایق بهترینام.برای حل مشکل شوهرم یه صلوات مهمونمون کنید.لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
بازم خوبه حساب کار اومده دستش..انشالله سایه مادرت همیشه بالا سرت باشه ..
مرسی عزیزم سه روز بود عروسی کرده بودمی قیامتی ب پاشد بیا و ببین آخرش فهمیدم به شوهرممیگفته چرا زنت رنگ میکنه موهاشو شوهرمم آخرش باهاش دعوا کرد ولی زنیکه فشارشو بهونه کرد پسره رفت گف غلط کردم😅😅😅😅
خوش به حالت چقد رفتارت خوبه.من خیلی عصبیم نمیتوتم اصلا حرف نزنم همه عقدها رو شوهرم خالی میکنم.
من اولش عصبی بودم دوسال اول زندگیم همش با دعوا گذشت..دیدم اینجور نمیشه زندگی کرد ..کمی بیخیال شدم..بی احترامی ازش میدم و برخلاف همیشه سکوت میکردم .ولی وقتی سکوت میکردم اون پشیمون میشد و میومد معذرت خواهی..خیلی مغرور بود هیچ وقت ندیده بودم منت کشی کنه ولی با سکوتم ادم شد و اعتراف کرد گفت وقتی داد میزنی و بحث میکنی نمیتونم تحملت کنم ولی وقتی سکوت میکنی شرمنده میشم..همیشه میگه تو دعواهامون تو چیزی نگو ک بعدش من پشیمون بشم از رفتارم ..
من لایق بهترینام.برای حل مشکل شوهرم یه صلوات مهمونمون کنید.لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین