داشتم میگفتم دختر برادرت بازم برای بار هزارم گفت شام عروسیتون به من نرسید(بماند که دروغ میگه که آبرومونو ببره چون ما غذامون چند مدل بود و سلف سرویس بود و نصف مهمونامونم کنسل شده بود نیومدن غذا خیلیم زیاد بود از حسادتش میگه) شوهرم به من گفت چرا ول نمیکنی هرچی بهش گفتم بابا اونان که هی هربار به من تیکه میندازن بازم منو دعوا کرد که چرا میای به من میگی
فرداش زن داداشش زنگ زده برای من اسنپ بگیرید به شوهرم گفتم میگیرم اما اونا خودشون اسنپ دارن و ۲ میلیون شارژش میکنن اونم گفت حق نداری بگیری و زنگ زد به مامانم که دخترت برای زن داداشم اسنپ نگرفته😐
به خاطر دوتا ادم بی ذات پست به خاطر یه موضوع مسخره زنگ زده ب مامانم