به نظرم همینم اشنباهه . چون قطعا شوهرت از برخورد اونا ناراحته و حتی شرمنده هست در درون خودش ولی خوب کاری هم از دستش برنمیاد . از طرفی هم نمیخواد خانواده خودشو کم کنه . چه با شوخی بگی چه جدی فرقی نداره . هیچ وقت چیزای اینجوری رو یاداوری نکن . اینه که میگه چرا تمومش نمیکنی . چون به قول خودت چند سال گذشته و هنوز حرفش هست .
عزیزم قضاوت نکن من بین خانواده بدی افتادم که هر بار با یه حرکت منو ناراحت میکنن منم گفتم اسنپ میگیرم اما به آقا برخورد که چرا میگم خودشون میتونن و نزاشت بگیرم این یعنی من حق ندارم حتی کوچیکترین نظری بدم .. و اینم بگم که این خانواده جاریم همه رو اذیت میکنن نه فقط منو ولی هیچکس نمیتونه بهشون چیزی بگه
وای بگو عروسی خانواده پسر میگیره مگه مال دختر گرفته اینجوری میکنه
به مامانت. بگو به شوهرت بگه««منمیدوتم دخترم جزداماد صدتا شوهر دیگه هم داره که تعین تکلیف میکنن»
بگو بهش بگه اگه میخای ججیگرش خون کنی میام میبرمش دخترم از سر راه که نیاوردم
بگو مامانت بهش بگه بچت هم برای خودت دخترم شوهر نکرده که جواب قوم تو بده هر دقه سروبس بده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
