رهی بعد یه مدت آزاد میشه و با وحیده برمیگردن سر خونه و زندگیشون، فعالیت سیاسیش کمتر و با احتیاط تر میشه. یه بار که داشتن یه اعلامیه ای رو چاپ میکردن (توی یه خرابه که جای امنی بود) برادرای زنش لوش میدن. اون موقع دیگه حاج محسن طلاق وحیده رو به زور ازش میگیره.