خواهرشوهرم پنج ماهه فوت کرده جوون بوده
الان عروسی پسرداییمه مامانم اصراااار داره که بیا شوهرمم میگه نمیخواد بری
حالا روابطم طوریه که با هر دو طرف صمیمی هستم گیر کردم بینشون نشستم خونه گریم گرفته
من از اون دنیا کامنت میزارم
اینکه باور میکنید یا نه من به طرز فکرتون احترام میزارم✨️
من بودم نمیرفتم
من باشم نمیرم فقط کادو میدم بدستشون برسونن
نرو ولی کادو بفرست
چرا گریه؟مگه گریه داره؟
نرو حرف حرف شوهرته اینجوری با شوهرت جر و بحث میکنی
نرفتنت بهتر از رفتنته
من جای شوهرت بودم ناراحت میشدم
من باشم اصلا نمیرم...
این مدل جشن ها هزاران بار تو عمر آدم پیش میاد
اولویت با همسرتونه...اصلا دلشو نشکنین....مخصوصا که خواهرش جوون بوده
اگه بری شوهرت هرگز فراموش نخواهد کرد که داغدار خواهر جوونش بود و شما رفتی عروسی
بعد اینکه بچه کوچیک دارم کلی ذوق عروسی داره لباس دوختم براش کفش جدید خریده اونوقت مامانم بی فکر شده میگه من بچه رو تنها نمیبرم با خودم
آخه ۵ ماه که زمان کمی نیست
کافیه به نظرم
برو ولی نرقص خیلی شادی کنی
سنگین بشین سر جات
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
20 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
