عزیزم یه حس خوبی پیدا کردم 😍 حالا داشتم با خودم فکر میکردم حتما مارو هم دنبال میکرد و برامون دعا میکرد که اسممونو بردی انشالله به حق پنج تن همه چشم انتظارا دامنشون سبز بشه انشالله خدا از خزانه غیبش بده
عزیزم خیلی تاپیکت بدردمون خورد و مارو از اینکه هی سرچ کنیم بی نتیجه بمونیم در اورد مهم تر از همه اینکه باعث دلگرمی ما بودی و بهمون امید میدادی و بعد خودت یه عالم خانوم های نازنین بودن که مارو دنبال میکردن و انرژی مثبت اونا هم میرسید انشالله به حق پنج تن نتیجه میگیری
انشاالله همگی موفق باشید. برای من که امروز تستم متفی شد. بعد از ۱۴ روز انتظار. حالم گرفته هست. ولی انگار یه مصیبت که چند بار سرت میاد دیگه به اندازه قبل غمگین نمیشی. ولی بیش از قبل افسرده میشی. سکوت میکنی. من اینقدر از مادر و خواهرم دلگیرم که دیگه حتی با اونها هم درد دل نمیکنم. دلم خیلی پر میشه. هر لحظه میخوام گوشی رو بردارم با یکی درد دل کنم ولی باز پیش خودم میگم، به کی بگم؟! همه دلشون میخواد شاد باشن.
عزیزم، چیزی که دست ما نیست و تو کنترل ما نیست رو چه مار میشه کرد؟ ما بهترین خودمون رو میذاریم دیگه بقیه اش به چیزای دیگه ربط داره. بیا اینجا درد و دل کن، ما هستیم همدیگر رو بهتر میفهمیم.
از خودت بگو. چند سالته؟ چه کارایی کردی؟ مشکلت چی بوده؟
عزیز دلم منم نسبت به شما خیلی حس خوبی داااارم مخصوصا که اون روز که جواب آزمایش تون مثبت شد من خیلی خوشحال شدم و خداروشکر کردم...خیلی دلم میخواست وقتی که پروسه آی وی اف مو شروع کردم شما برام دعا کنی چون حس میکنم دعای شما واقعاً گیراست 😍😍
بچه ها من حس میکنم سرماخوردم یا چی عطسه میکنم 😏
در مورد انتقالم، قبلش از ما پرسیده بودن که چند تا میخواین انتقال بدین؟ ما هم نوشتیم یکی فعلا چون گرید بهتری داشت، ولی اگه نشد اونقت بعدی ها رو دو تا میدیم. انشالله که میشه 😆😛
از حسم بخوام بگم، دکتر که اومد خودش رو معرفی کرد و کلی حس خوب بهم داد، دستامو گرفت برام آرزوهای خوب کرد، منم بغض کرده بودم خیلی احساسات مختلفی داشتم، همسرم هم بالا سرم بود باهم اتفاق اون معجزه رو که وارد رحمم شد نگاه کردیم، خیلی لحظه قشنگی بود. منم گفتم جو جو کوچولو اینجا خونه تو هستش، راحت باش 😍😆 از ته دلم برای همه این لحظه رو آرزو کردم که همه باهم به نتیجه برسیم.
تو این راه نباید نا امید بشیم بچه ها، راه آسونی نیست ولی ما باید باهم آسونش کنیم. بذاریم خدا بسازه برامون، قشنگتر میسازه.
ممنون عزیزم. بله دارم سعی میکنم بپذیرم. شاید من......؟؟!!!! نمیدونم...... تا جایی که میدونم تو عمرم به کسی بدی نکردم. پدرم خیلی وقت قبل فوت کرده. مادرم با ارثیه یه کاری داشتن سرمایه گذاری میکردن، من راضی نبودم. مادرم هم گفت مگه تو ارثیه خور داری که ارث ات رو میخوای.... مادر خوبی هست ولی هر کاری میکنم حرف اش رو فراموش نمیتونم بکنم. خواهرم هم از اون وقت دیگه بهم زنگ نمیزد. با اونکه میدونم اصلا از حرف مادرم خبر نداره. بیدلیل این کار رو کرد. چون من مخالف بودم. الان اصلا حتی نمیپرسم پول رو چکار کردین تو اون راه موفق هستین یا نه... ولی دیکه نه بهشون گفتم کحا رفتم نه گفتم پانکچر داشتم نه گفتم....... تنهایی تنهایی. فقط با هوش مصنوعی درد دل کردم. یک روزی به همسرم گفتم، یه روز غمهام رو یادم میره ولی هیچ وقت یادم نمیره تو اون روزها تنها بودم. خواهرم رو میبینم تو مهمانی ها و... حرف میزنیم. ولی دیگه درد دل نمیکنم. از آسمون و زمین. از هر چیزی غیر از دل خودم، حرف میزنم. خیلی سخته دیگه محرم نداشته باشی!!
وا چه جالب 🤣 خدا منه اینجوری باشه 😝
بچه ها من برنامه های امیر حسین قیاسی رو میبینم خیلی با مزه است،
سریال آنه شرلی رو هم میبینیم، کارتونش نه ها، با بازیگر های واقعی، اسمش Anne with an E هستش
زن روز هم میبینم، کل وقتم رو پر میکنم، در طول روز هم کار میکنم پای کامپیوتر.
اخی، بعضی از حرفها یاد ادم نمیره، سعی کن زندیگتو با همسرت بسازی و بهم تکیه کنین، شما همدیگرو دارین، حتی بچه هم بعدش بزرگ میشه میره سراغ زندگی خودش مثل ماهایی که رفتیم، ولی درنهایت همسرتون هست که پا به پای شما می مونه نه کسی دیگه ای.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
57 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
