دقیقا از چیزی که میترسیدم سر اومد رک بهم گفت جداشیم
چرا عزیزم
بچه دار نشدن؟
چی شده
حالا یه چیزی گفت، تو چرا جدی میگیری
ببین من ۷سال بچه دار نشدم بعدا فهمیدم خدا خواست من جداشم ولی چشمم رو بسته ام بعد از تولد بچه ام چیزهای خیلی وحشتناکی فهمیدم از همسرم با بدبختی تحمل کردم
تا اینکه با خدا خیلی رابطه ام اوکی شد الانم چند وقت پیش چیز بدی فهمیدم ک مربوط ب همون دوران بود ولی معتمله کردم باخدا
من حکمت دیر فهمیدم الانم بخاطر پسرم حکمت تو تحمل تا ببینم شیوه رو تغییر میده یا ن
با خدا صحبت کن بگو خدای عزیزم اگر بنفع من تو این زندگی بمونم بهم بچه بده و مسکلم حل کن اگر نه حکمت بهم بفهمون
خب مطمئن باش حرفش فقط بچه نیست اگر اینو میگه
اول مشاور برید و شاید خیرت تو این باش چون انسان بی معرفتیه..
بالام گفتم کاش بی معرفتی همسرم بهم قبل بچه روشن میشد و ادامه نمیدادم
اما الان بخاطر پسرم ادامه میدم هرچی هم مبکنه بی خیالم بخدا سپردم مشغول رشد خودمم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
