من حالم خوب نیست مخصوصا رورا خسته شدم دیگه شب خوبم روز حالم بده اخه نمیدونم برم پیش چ دکتری واقعا نمیدونم انگار مغزم پوشیدست نمیتونم بخونم یاد بگیرم انگار هواس پنجگانم هم ضعیف میشه اصن وقتی با بعضی مردم حرف میزنم حس میکنم یه فشاری میاد رو پشت چشام این موضوع اابته کم اتفاق میوفته بیشتز وقتی اتفاق میوفته ک زیاد با طرف حرف بزنم و فقط من و یکی دیگه باشه ک که جمعی اصن ن کسی میفهمه چمه ن میدونم برم پیش کی چ دکتری والا بعضی وقتا میگم برم پیش دعا نویسی چیزی
چون اخه میترسم برم دکتر بگم ردز حالم خوب نیست شب خوبم میترسم این حرفارو بزنم مسخرم کنه
این چ حال کوفتیه ک وقتی از خواب بلند میشم خوبم ولی بعد نیم ساعت میاد سراغم تا عصر دیگه بریدم دوست دارم کفر بگم دیگه خسته شدم هیچ امامی هم واسطه شفاعت نمیشه انگار
هرچی بهشون میگم الان انگار