خانم ها ،همسرم مدام میگه قبل ازدواج با تو من و خانواده ام همیشه به سفر بودیم.دو تا خواهر بزرگ و یه جاری کوچیک تر از خودم دارم و میگه باید با اینا بریم مسافرت.البته از اون مسافرت گدا بازی ها که تو جاده املت میخورن.خخخخ.حالا که جاریم اومده و دندان پزشکی نمیدونه همین رویه است یا خیر.پدر و مادرش که خیلی پیرن حتما میان تو ماشین ما یا جاری.قبلا سفر کوتاه رفتم اصلا خوب نبوده نمیدونم چکار کنم.گفتم نمیام.میگه پس برو خونه بابات .واقعا بی شعوره....نمی‌فهمه منم حق دارم.
اصلا حرفشم نزن خخخخ
حوصله اینا رو ندارم .چکار کنم.دلم میخاد بتمرگم تو خونم.
حالایه باربرو بخاطرشوهرت.ولی املت بین راهی گفتی هوس کردم
نمیدونم حقیقتا خودت بزن به مریضی. خخخ
برو ولی نه کاری کن و نه خودت بهشون بچسبون
کلا بیخیالشون باش
سعی کن دور باشی ازشون
دلم املت خواستتتت
اصلاااا من نمیرم مسافرت فقط تنهایی با همسر یا دوستان
اینجوری ده نفر ده تصمیم متفاوت میگیرن معمولا تو این مسافرت ها اتحاد نیست
من سفر نمیرم باهاشون دلایل دیگه داره
حالا بایکبارچیزی نمیشه که برو خوش بگذرون بیخیال
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
