حق دارم تا قیامت نبخشمشون

باور کن نمی رفتی هم باز چهرش همیشه جلو چشمت بوده ربطی به ندیدن لحطه آخر نداره من پدر بزرگم فوت شد نتونستم تو مراسماش شرکت کتم ندیدمش ولی همیشه چهرش جلو چشمم میاد ۳ سالی میشه فوت شده هر وقت یادم میفته چهرش میاد جلو چشمم خواهر شوهرم هم ۴ ماهه فوت شده اونم همین طور همش خاطراتش جلو چشم ادم میاد اینو من دیدمش پس فرقی نداره دیدن یا ندیدنش ولی دیدشن بهتره

اصولا بنده های خدا از روی دلسوزی این کار و می کنن

ولی 

من خودم به شخصه میگم بابا توی غسال خونه لحظه اخری هست که می تونی صورت عزیزت و ببینی و بغلش کنی و کاش جلوی آدم و نگیرن شاید طرف با یه بغل کردن دلش اروم بگیره 

خدا بیامرزه مادرتون رو 🖤

😭😭😭😭😭خدا رحمتش کنه 

بخاطر خودت بوده شاید اگه میدیدی الان حالت بدتر هم بود

دقیقا من بیشتر درکت میکنم چی میگی من خواهر شوهرم تازه فوت شده دختر ۱۶ سالش رو اولش می‌خواستن نزار بفهمه بعدش ولی گفتن نزاریم تا آخر عمر حسرت تو دلش می مونه و قبول نمیکنه مادرش فوت شده واسه همین بردن بهش نشونش دادن درسته اون لحظه سخت گذشت ولی الان حداقل قبول کرده مادرش رفته 

اتفاقا کار خوبی کردن

من بچه بودم میخواستم مادر بزرگمو توی غسال خونه ببینم 

یکی از آقایون اقوام سریع متوجه شد و جلوی منو گرفت

هنوزم ک هنوزه دعاش میکنم

تبدیلش کردی به وسواس عزیزم

کمکی بهت نمیکرد دیدن مادرت

حتی اگه کمک هم میکرد تموم شده! الان میخوای چیکار کنی؟

چرا خودتو عذاب میدی؟

‌ذهنیتت رو عوض کن تا اذیت نشی

کارشون اشتباه بوده

مثلا میخواسته خوبی کنه ولی اشتباه کرده

اتفاقا دیدن توی غسالخونه وسردخونه و خداحافظی کردن بخشی از روند سوگ هست و باعث میشه بهتر با غم کنار بیایم و باور کنیم رفتن عزیز را 

عزیزم شما میتونی هرکس را بخوای ببخشی و یا هرگز نبخشی و هیچ اجباری وجود نداره

اما خوب اگر روزی تونستی این اتفاق را بنابر آگاه نبودن و اشتباه تصمیم گرفتشون بزاری

فقط و فقط بخاطر ارامش روان و ذهن خودت بگذر ازش❤️

عزیزم خدا مادر عزیزتو رحمت کنه اتفاقن کار خوبی کردن نذاشتن ببینی تو همینجوری اعصابت ضعیف هست میدیدی که از حال می رفتی...مادر منم فوت کرده بود بمن فرداش گفتن تازه نگفتن مرده گفتن بیا بریم یخورده حال نداره مادرت 

چهره مادر اونم رو تخت غسالخونه خیلی وحشتناکه عزیزم‌‌...اون چهره هم هیچوقت یادت نمیرف 

عزیزم پدرم ک فوت کرد من دیدمش حتی غسال خونه وقای یادم‌میاد دوس دارم خودم بکشم هی بخودم میگم‌چقدر بی کس و بدبخت بودم همه منو هل دادن و بردن و گفتن بیا ببین و کسی نگفت دختر نبین و نیا کاش ب منم‌میگفتن نبین عزیزم درسته باید خداحافظی میکردی ولی ن غسال خونه خواستن چهره قشنگ مادرت ب همون زیبایی تو ذهنت بمونه 

من پدرم دیدم افسردکی گرفتم اون سه سال مثل دیواته ها بودم گلم ببخش بخاطر خودت بوده😭😭😭💔کاش ما کس وکار داشتیم میگفتن پدرتو نبین چرا اجازه دادن ببینیم چرا اخه چرا 

شما میگی بچه ایشون بجه نبودن 

عزیزم سوگ را بعد از ۶ ماه کم کم باید باهاش کنارداومد

حالا که ازین جریان ۴ سال میگذره بهتره به روانشناس و روانپزشک رفتن ادامه بدید 

حتما روانشناس خیلی خوب برید و صحبت کنید

باید بفهمید که علتش چیه که بعد از ۴ سال کنار نیومدی

این موضوع ربطی به غم و سوگ احتمالا نمیتونه داشته باشه

موضوع ذهنی دیگر و یا مشکلی هست که کلا ذهنتون را درگیر کرده و حالت عداب وجدات شاید واستون پیش اورده

با یه روان شناس خوب پیش برید و علت یابی کنید