سلام بچه هایه اتفاق خیلی قشنگی برام افتادامسال اربعین برای اولین باررفتیم کربلاپراذوق بودم منوخواهرم وهمسرم
خلاصه اولین جایی که رفتیم نجف بودبعدش قراربودبریم کربلاوقتی رفتیم نجف من به خواهرم گفتم میخوام ازنجف دوتامهربردارم بیارم باخودم که قصدکنم نمازمودیگه ترک نکنم دوتامهربرداشتم رفتم سراغ خادم که همشون عرب بودن ومتوجه نمیشدم چی میگن تااینکه یه خادم ایرانی پیداکردم بهش گفتم من اجازه دارم دوتامهربردارم ببرم باخودم ایران حاجت گرفتم نمازموترک نکردم سال دیگه یه پَک میخرم