لطفا تااخر بخون خواهر😔💔۲۱ سالمه شوهرم ۲۸ ۲ ساله عروسی کردیم نمیزاره حتی تنهایی تاسرکوچه برم فقط با مامانش میتونم همه جابرم باخانواده خودمم نمیزاره نگید طلاق ک خانوادم پشتم نیستن😔💔شوهرم برای همه وقت داره باهمه خوشه بجز من باهمه حرف میزنه میگه میخنده تا ب من میرسه اصلا حرف نمیزنه سوال هم میپرسم یه کلمه کوچیک جواب میده بیرون هم ک هفته ای دوسه بار بادوستاش میرن بیرون دورمیزنن میرن پارکا میشینن منم تصمیم گرفتم وقتی هیچ جا نمیتونم برم منم هفته ای یکبار میام ۳ روز خونه مامانم میمونم اینجور ب منم خوش میگذره منم راحت ترم منو هر ۲ ماه یکبارمیبره بیرون فقط میبره با ماشین دور میزنیم برمیگردیم در حد ۱ ساعت امشب از ساعت ۹ شب بادوستاش رفته تاالان هروقت خونه ایم هم قبل ۱۲ میخوابیم ک زودبخوابیم فردابرم سرکار حالاانشب تا ساعت ۱ بیرونن باهم نمیدونم چیکارکنم بنظرتون بچه ها😔😔💔😔😔💔😭😭😭😭
دیگ خسته شدم ازش بخدا ن بیرونی ن تفریحی نه حرفی هیچی