وای عزیزم هزاران بار تو خلوتمون نشستیم حرف زدیم زیاد اهل حرف زدن نیس ب من میگه تو حرف بزن من اگه مورد قبولم بود تایید میکنم منم مفصل از ریز و درشت حرف منطقی زدم و همه رو تایید کرد...بعد اینکه از خونه شون اومدم خونه مون یه هفته بعدش دوباره دعوامون شزوع شد...شهرمون خیلی از هم دوره...اره ولی علاقه م داره کم میشه بخاطر اخلاقش...اخه من چجوری ب این ادم تکیه کنم.
دیگه تو چهار سال عقد توقع داشتی اتفاقی نیفته؟
اگر از روز اول تو فشار میفتاد و برای دیدن شما مجبور بود بیاد خونه خودتون زودتر عروسی میگرفتن. چون پدر و مادرش میدیدن که پسرشون تو فشاره و معذبه.
ولی کلا چه بیخیالن. بعد چهار سال تازه میره سر کار؟ شما به چه دلیلی روز اول به یک پسر بیکار جواب مثبت دادین؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
42 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
