وای وای امان از بی خیالی خانواده ش...
اگه یه دونه پسرشون واسشون مهم بود باید تا الان عروسی میگرفتن...
عزیزم بلاک کردم تا بفهمه این بار من جدی م و طلاق میخوام...
اما لج کرده طلاق نمیدم...
پدرم خیلی جدی ب بزرگتر فامیلش زنگ زده بیایین طلاق دخترمو بدین...اون مرد ک خیلی مرد خوبیه و مومن گفته ک من پای دختر شما رو می بوسم از بس خانومه ...چشم من ب خانواده ش میگم...
اما از خانواده ی بی خیالش خبری نیس...حتی یه زنگ