از بیچارگی اومدم نینی سایت کمک بخوام. من خیلی برام سواله دردناکیه ک پدره بی پد*رم چرا با وجوده این همه عذاب بی احترامی ظالم بودن و خیلی کلماته دیگه که نمیتونم بگم خارج از قوانینه
و انقد التماس کردن به الله برای مردنش
چرا نمیمیره
چرا دعاهام مستجاب نمیشه
خسیسه بددهنه دسته بزن داره (بخدا نزدیکه آخره دنیاس که کسی روی زنو بچش دست بلند کنه
من موندم فشاره بیپولیو تحمل کنم فشاره نداشتن آرامشو تحمل کنم فشاره فوشاشو تحمل کنم فشاره کتک هاشو تحمل کنم فشاره کنکور رو تحمل کنم فشار های مادرمو تحمل کنم.فشاره بلاهایی ک اون مثلا پدر سرم اورده رو تحمل کمم چیکار کنم از بی کسی و بیچارگی نمیدونم از کی کمک بخوام. اگه بگم چه کارایی توی این خونه این دوتا باهام کردن همه در حیرت میمونن💔. از سره مشکلاته روحی منی ک از گریه کردن متنفرم ۲۴ساعت دارم گریه میکنم با این سنم قلب درد دارم حمله عصبی دارم مدام.وسواسه فکری وسواسه تمیزی گرفتم.. یکاری باهام کردن که هیچ پولی نمیدن من برم بیرون سالهاست پامو از خونه بیرون نزاشتم زندانیم.سال به سال خریدی ندارم بگم برام خرید کنین کتک میخورم توسط پدرم.حتی ازینکه بهش میگم پدر حالم بهم میخوره.به یه غریبه بیشتر اعتماد میکنم تا اون هیچ امنیت جسمی و جانی من ندارم😭💔
. یدونه رفیق ندارم حتی یدونه.اهل هیچیم نیستم همسن های من مدام توی رابطه با اشخاصه مختلفن من حتی یبارم توی رابطه نبودم
بنابر اعتقاداتم نمیدونم چرااا خدا ازم رو برگردونده.
مادرمم هرچی پدرم بیشتر بهم ظلم میکنه بیشتر عاشقش میشه)
(خداشاهده هرکی بگه ولی پدرته خیلی بد جوابشو میدم
اون از پدر بودن فقط پس انداختنشو بلده. اون در حق ما هیچ پدری نکرده فقط بیپد*ری کرده)
نمیدونم به کی کجا شکایت کنم. به خلق شکایت کنم کسی پیگیری نمیکنه
به خدا شکایت میکنم بازم منتظره جوابم بازم.....
به آخرش رسیدم اگه ترسه از خدا نداشتم خیلی وقته پیش خلاص کرده بودم خودمو...