بچها ما تقریبا ۲ سال عاشقانه باهم بودیم
سال اخر صیغه ی مرحمیت خوندیم
خیلی خیلی هم عاشق همدیگه بودیم
حتی تا لحظه ی جدایی
حتی روز اخری که جدا بشیم کلی باهم وقت گذورندیم
فقط چند بار باهاش بیرون رفتم ۳ الی ۴ بار
اونم در حد بوس و بغل بوده
بخاطر خانواده اش ردش کردم خانواده اش ادمهای خوبی نبودن
بچها الان من چیکار کنم؟
همه جام درد میکنه
صبح تا شبمون باهم بوده
از اینا گذشته من الان عذاب وجدان دارم برای اون بوس و بغل ها احساس گناه میکنم چون مادرم هم نمیدونه