2777
2789

امروز اومد ۱دقیقه ام نشد اومد لباساشو برداشتو رفت

الان ۴روزه نیومده خونه بجز همون ۱دقیقه

میدونست وسیله برا خونه میخوایم و نداریم پولم ندارم

خیلی بیشعوره

ظاهرش با خدا باطنش یاخدا، حکایت خیلیاست!️

چراقهر

خدایاهیچوقت دخترخاله نامردموونامزدمونمیبخشم،نامردی خیلی سخته😔کاش میمردم یاباغریبه ازدواج میکرد😔من برج۸نامزدم اومد خواستگاری وبرام انگشتراوردن ونشون شدیم وقراربود7.7عقدکنیم هروقت میرفتم بیرون تنهانمیرفتم یکباردخترخالموبردم برج۱ اونجاعاشق نامزدم شد ومخ شو زد خردادماه همش بحث میکردباهام ونامزدم۹خردادبامن بحث بدی کردوقهرکرد۱۷خردادبهش پیام دادم ازدلش دربیارم ۲تاخطش خاموش بودمثل دیونه هاشده بودم میرفتم محل کارش ببینمش هعی دنیا💔🖤تاشهریورماه پیداش شدگفت بیاببینمت انگار دنیاروبهم دادن کاش نمیرفتم بهم گفت عاشق دخترخالمه ومیخوادتش و۲۷شهریور عقدش کرد😔😔دلم شکسته نمی بخشمشون😭😭🖤💔💔💔❤️‍🩹برام دعاکنیدحالم خوب بشه❤️‍🩹💔واسه داداش گلمم دعاکنیداون عاشق دخترخاله اخریم بود(خواهرهمین نامرد) که بااینکاری که خواهرش کرد متاسفانه عقدداداشموودخترخالم بهم خورد حال داداشم خیلی بده...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چرا؟چشه؟

مادرش برا بچم دعا گرفته بود گفتم بهش گفت منو دخالت نده

هرکار دوسداری به مادرم فش بده ب نش بدوبیراع بگو خودت کن من به مادرش پیام دادم گفتم اینهمه گفتم باز کار خودتو کردی(بار اولش نیست مادرش)

بعد خودشو پرباد کرد دیدم انقد پرباده با ی کار بچم بچمو گرفت زد منم گفتم برو پیش ننت انقد سنگشو میزنی به شیشه گرفت مارو زد

کلی دعوامون شد خیلی حرفا زدیم حرمتا شکسته شد

الانم که رفته در ک.ون ننشو لیس بزنه

ظاهرش با خدا باطنش یاخدا، حکایت خیلیاست!️

ادم حرصش میگیره. اینجپر مواقع. ب این خوش غیرتا‌ ادم بگه وسیله ها و چیزای لازم خونه رو تهیه کردی ک هیچ دستت دردنکنه نکردی مجبورم زنگ بزنم ب‌بابات بخره بعد ب داداشت بعد ب دامادتون ک بخره بعد ب دوستات و....

parasoo1989@
از یجا جور کن ولی اصلااا اصلااا محلش ندهبزار ببین تا کجا میخواد پیش بره

اره مادرمم گفت به بابات میگم برات پول بزنه اصلا کاری بهش نداشته باش

ظاهرش با خدا باطنش یاخدا، حکایت خیلیاست!️
مادرش برا بچم دعا گرفته بود گفتم بهش گفت منو دخالت ندههرکار دوسداری به مادرم فش بده ب نش بدوبیراع بگ ...

معلومه دلت پره

ولی چندسال بعد میفهمی هیچکس ارزش نداره بخاطرش زندگیتو تلخ کنی

منم چند سال اول عروسیمون همیشه قهر بودیم، چون من میگفتم خواهرت فلان گفت مامانت فلان کرد

الان با شوهرم خوشم، ک ون لق بقیه

ادم حرصش میگیره. اینجپر مواقع. ب این خوش غیرتا‌ ادم بگه وسیله ها و چیزای لازم خونه رو تهیه کردی ک هی ...

خیلی بیشعوره تازه بهم تهمتم زد جلو خواهرو مادرش


با خواهرش هردومون قهر بودیم گفتم برو بیرون به خواهرش رفت بغلش کرد بوسش کرد گفت عزیزمه مهمونمه حق نداری بیرون کنی

ظاهرش با خدا باطنش یاخدا، حکایت خیلیاست!️
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز