ناخواسته باز باردارشدمکسی نذاشت سقط کنم
منم ک حمایت برا طلاق نداشتم گفتم بمونه ک دخترم تنها نباشه من ک قراره بسوزمو بسازم این بچه هم میشه ی ذوق زندگی
امروز باز مراسم دعوت بودیم نذاشت برم
و....بعد برگشته میگ فقط زر زدن وگریه بلدی
ملت شانس دارن ماهم شانس داریم
زنامی مردم صب تاشب خودشونو میکشن کار میکنن پول درمیارن
هزارتا هنروکار بلدن زن مام اینه
من خیلی قانع ام
طوری ک لباسای خودمو ودخترامو خانوادم میخرن
وخیلی از خرجام با خانوادمه چون میگ نمی رسونم
بعد این حرف امروزش بود
امقد گریه کردمچشام میسوزه من