پدرم منو دو ساله هر روز میبره دانشگاه

عزیزم محترمانه و بدون بحث بهش بگو و ی جوری بگو ک انگار میخوای ب زحمت نیفته .. بگو بعضی وقتا میخوام خودم برم مترو ام ک واقعا نعمته

همین بلارو سر من اوردن اعتماد به نفس انجام کارای ساده رو هم ندارم

سعی کن مستقل شی این وابستگی هم به ضرر خودته هم خانوادت

در کمترین حالتش اگر شکا فردا بخوای خانواده خودتو تشکیل بدی کمتر با این قضیه کنار میان

جامه خرابه میترسه اتفاقی براتون بیفته شایدم حس مسئولیت پذیریش زیاده

احسنت

منم بابام تا زنده بود خیلی وقت ها منو میبرد و میآورد. هم دبیرستان هم دانشگاه. حتی سر کار

گاهی هم خودم میرفتم و میومدم. اما اکثرا بابام منو می رسوند.

ولی چند سال آخر عمرش من همه جا بردمش. بهم رانندگی آموزش داده بود. دکتر بیمارستان شیمی درمانی همه جا من میبردمش

نگاه کن تروخدا 😂

ما باید التماس بابامونو میکردیم بیاد ما رو تا ی جایی برسونه واقعا صبح ها باید خیلی زودتر بلند میشدم تا بتونم با مترو برو دانشگاه

برای اینکه بیشتر بخوابم مجبور بودم صبح ها التماس بابامو بکنم حاضر بشه بیاد منو برسونه همیشه سعی میکرد منو بپیچونه که خودم برم 🥲

بنظرم قدرشو بدون میرسوننت

اره اینقد با دوستام بیرون نرفتم کلا کنار گگذاشته شدم

یک نکته ی دیگه رو بهت بگم که کاملا مطمئن بشی رفتار پدرت کاملا طبیعی ومنطقی است و باعث نمیشه که تو بی دست وپابشی یا وابسته

دختری به مستقلی من تاحالا ندیدی!

من به دلیل اینکه ازپدرم قدرت اش رو دریافت میکردم وهمیشه کنارم بود وهمیشه کنارش بودم، مرد تربیت شدم

و این حرف خود پدرم است که فقط مطمئن است من ازپس زندگی برمی یام ودرمورد دیگرخواهرانم چنین نظری ندارد

درضمن من ۱۰ سال مستقل ازخانواده و درشهری دور ازخانواده کارکردم وزندگی کردم

وپدرم فقط به من اجازه استقلال داد چون به گفته ی خودش من را شبیه خودش تربیت کرده....

به این حرفها گوش نده که رفتار پدرت باعث میشه وابسته بمونی و بی دست وپا

ببخشید این خصوصیات ذاتی است دریک فرزند وربطی به نگرانی والدین ندارد