دوستان طولانیه میخوام الان تاپیک کنم امیدوارم بخونین و کاملا دوستانه منو راهنمایی کنین
اقا من چند وقت پیش یک پسری ازم خوشش اومد منم بهش گفتم ک وقتمو سر روابط پوچ نمیذارم و باید خودشو بهم ثابت کنه ک قصدش جدیه اونم گفت خانواده هارو در جریان بذاریم و دو جلسه رفتیم بیرون یک بار من و خانوادش یک بار هم خانواده ی من خانواده ی پسره و من و پسره خلاصه قرار بر این شد ک اشنا بشیم
بخوام شرایطمونم بگم بچها من پدرم مهندسه مادرم خانه دار یک فامیل کاملا معمولی داریم. خودمم لیسانس دارم ایتلس دارم ولی شاغل نیستم در کل دختر بدی نیستم
نامزدم ۲۸ سالشه رزیرنت نوروسرجی ولی خانوادش خیلی با خانواده ی ما فرق داره خانواده ی نامزدم همه پزشکن باباش داداشش و عروسشون و ...
خانواده ی بدی نیستن تا الان توی این چند ماه ازشون بدی ندیدم
ولی یکم احساس بدی دارم حس میکنم ازم سر تر هستن مخصوصا جاریم
اخلاقی ام نامزدم چون رزیدنته خیلی وقت نداره فشار کاریش زیاده جمعه ها فقط میتونیم بریم بیرون... و این وضع تا ۲ سال دیگه ادامه داره
باهم تفاهمه رو داریم اخلاق نسبتا خوبی داره تا الان اخلاق بد ازش دستم نیومده...معتاد نیست اهل کار و درسه همین دیگه
من میخوام همین روزا تکلیفشو روشن کنم یا ردش کنم یا بپذیرمش نمیخوام تو ابنمک باشه میشه لطفا راهنمایی کنین؟ دیگه به چه چیزایی توجه کنم این اختلاف طبقاتی مشکل ساز میشه؟