بیاین از خاطره هایی بگین ک آبروتون باهاش رفته یکم بخندیم😂🤭
خودم شروع میکنم
یادمه بچه بودم تقریباً ۷ سالم بود مامانم خونه یه خانومی کار میکرد منو یه روز برده بود رفته بودم تو اتاق خوابشون از تو کشو کان.دوم پیدا کردم😂
بعدنمیدونستم چیه فکر کردم خوردنیه بازش کردم دیدم نه خوردنی نیست یکم نگا کردم با خودم گفتم عه بادکنکنه شروع کردم به باد کردنش همینجوری باد میکردم و ذوق داشتم کهچه بادکنکی که هرچی باد میکنم نمیترکه😂
خلاصه بادش کردم شروع کردم باهاش بازی کردن که یهو خانومی ک مامانم براش کار میکرد ینی صاب خونه اومد تو اتاق منو دید با کان.دوم تو دستم یهو داد زد خدا مرگممممم اینو از کجا اوردیییییی😂
بله اون زمان تو شک بودم ک مگه بادکنک نبود😂😔