ما ۵ تا جاری هستیم یه خواهر شوهر.
جاری بزرگم به دلایل نامعلومی ۵ سال پیش یکدفعه با همه قطع ارتباط کرد.
حتی پدر و مادر همسرم هم خونش راه نداده.
تمام دارایی برادرشوهر م رو به نام خودش کرده. و به گفته خودش کسی رو آدم حساب نمیکنه.
مادر همسرم بابت این موضوع خیلی ناراحت هست و پشت سر جاریم چه حرفایی نمیزنه و چه فحشایی میده.
این رو هم بگم که برادرشوهر سفت و سخت پشت همسرش ایستاده.
حالا دیشب عروسی پسرعمه همسرم بود. همه دعوت بودن. جاریم هم از تنهایی بلند شد بیاد سر میز ما . دیدم مادرشوهرم تا کمر جلوش خم شد و روبوسی و .....
خلاصه خیلی تحویلش گرفت.ما هم به رسم احترام جلو پاش بلند شدیم و سلام دادیم. با یه سردی و منت جواب داد. منم دیگه باهاش صحبت نکردم. ولی مادرشوهرم اینقدر تحویلش گرفت .حتی میوه براش پوست میکند.
آخر سر هم بدون خداحافظی رفت.
خیلی ناراحت شدم که چرا بهش سلام کردم.
از رفتار مادرشوهرم هم تعجب کردم.
حالا عید نیمه شعبان دوباره عروسی دعوتیم. همسرم گفت اصلا سلام نده . انگار ندیدیش .
چیکار کنم؟