پسرم خیلی شر و شیطونه .امشب خونه پدرشوهرم بودم شوهرم کارداشت رفته بود بیرون .منم نشستم گفتم مواظب بچه باشم خرابکاری نکنه دیدم مادرشوهرم با یه حالتی که مثلا چرا نمیای کمک داره غذا درست میکنه منم رفتم آشپزخونه کمکش یهو پسرم با مهر نماز زده صفحه تلوزیون شکست 😭خیلی خجالت کشیدم ... از فردام احتمالا برادرشوهرا و جاریا میخوان بگن چرا حواسش به بچش نبود و پشت سرم حرف بزنن