سقط جنین پنج ماهو یک هفته

اون بچه دیگه کاملاً زنده است.کامله. حرکتشو احساس نمی کنی؟؟ دلت میاد؟؟؟ دیگه سقط نیستا زایمان زودرس میشه. من اگه این شرایط رو داشتم بچمو تنهایی روی چشمام بزرگ می کردم. حتی اگر مجبور میشدم برم خونه مردم رو تمیز کنم.

یعنی هیچ راهی واسه درست کردن زندگیتون نیست؟؟؟😢😢😢

درك ميكنم شرايط شما هم سخته

الهي بميرم براي اون بچه😭😭😭😭

عزیزم اینجا این حرفو زدی العان همه میان ترورت میکنند

راس میگی من اینقدر هول بودم فکر کردم نوشته یک هفته بزرگ شده استارتر قرص و اینا بهش آسیب میزنه

واچراببخشیدمگه دیوانه شدی هدیه خدارومیخوای پس بدی میدونی چ گناهی داری انجام میدی جون یه نفردیگه رومیخوای بگیری میدونی بعدش شایددیگه نتونی باردارشی میدونی چندنفرادم تواین دنیادرحسرت بچدارشدن هستن وخداب شمالطف کرده یه هدیه به این زیبایی بهت داده خداقهرش میاداینکاررو نکن خواهرانه بت ایناروگفتم امیدوارم ناراحت نشی عزیزم

مشکلتون چیه؟هیچ راه برگشتی نیست؟همسرت راضیه به سقط؟

تو رو خدا نکن این کارو اگه نمیخوای بده به یه خانواده که جونشون در میره واسه یه بچه  

دوستم. از خداا بترس...نکن این کار شاید همین بچه مایه خوشبختی تو باشد شاید دل پدرش نرم شود..

 به دنیاش بیار بده به یه خانواده دیگه یا بهزیستی، بعدش طلاق بگیر، مگه قاتلی بچه کامل رو بکشی؟!؟! دست تو نیست باید به دنیاش بیاری، بعدش ولش کن پرورشگاه

ماهایی ک بچه هامون و میخواییم سخت واسمون میمیونه باهزار تا خونریزی و لک و...تازه شایدم نمونه..ولی اونایی که نمیخوان..زیر ماشینم بره باز بچهشون میمونه😑

مگرباامپول سقط کنی که اونم من نمیدونم چیه فقط اسمشوشنیدم که میگن باامپول سقط کرده.بچه شما حالاخیلی بزرگه.سقطش نکن.کاش میشدواقعا برای این زندگی ها راهی بود.یکی ازاشنایان ما تو دوران بارداری خیلی دعوا داشتن باهم کاربه کتک کاری زن حامله هم رسید ولی باز با پادرمیونی بزرگترا اروم شدن وکاری به هم نداشتن تابچه به دنیا بیادوبرن جداشن اخه زن حامله رو طلاق نمیدن.خلاصه تاوقتی بچه به دنیا اومد اینا زندگیشون یکم بهترقبل شد والانم دارن زندگیشونومیگن.بااینکه مرده خیانتکاره دروغگویی بود ولی اومدن بچه براشون خوش قدم بود وخیلی بهتر از قبلن باهم

عزیزم آمپول برای هفته پایین 

باید زایمان کنه اونم با آمپول فشار اکسی توسین

میبینی تورو خدا  

یاد یه چیزی افتادم که چند سال پیش تو روزنامه خوندم خیلی حالم بد شد

یه زن و شوهر میخواستن جدا بشن یه پسر ۸ ساله داشتن هیچ کدوم نمیخواستن مسئولیتش رو به عهده بگیرن

یه روز میبرنش پارک و به یه بهانه ای تنهاش میزارن و میرن!!!!