سلام من ۲شنبه هفته پیش سز شدم و خونه مامانم هستم یه جاری دارم صمیمی هستیم و خیلی سیریشه یعنی وختی میاد خونم چندروز میمونه و قصد رفتن نداره حالا هی اصرار زنگ میزنه که بیا خونت میخام بیام بمونم حاالا قرار بود فردا برم بیاد ولی گفتم حالم خوب نیس نمیتونم بیام اینجا خواهر مادرم بهم میرسنو اونجا کسی نیس بهم برسه واینکه اگه بیادم اصن کمک حال نیس و فقط میخوره میخابه و فقط یکی میخاد جلوش کارکنه بابا میاد حداقل یروز بمونه بره من نمیدونم قراره چجورس چندروز تحملش کنم واقعا منم خوردو خوراکمون با خانواده شوهر یکیه اینم میگه اومدم اونجا نمیرم پایین پس باید براش مواد غذایی تهیه کنم واقعا کلافم فعلا گفتم تا شنبه اینجام ولی شنبه میاد خیلی درگیرم کرده بنظرتون چکار کنم زود بره نمک بریزم کفشش تاثیر داره
وا! چرا صریح صحبت نمیکنید؟ بگو اگه نمونی راحتترم، الان شرایطشو ندارم کسی بمونه خونم. ناراحت میشه؟ بشه. حرف ناحق که نزدی.
نخیر نمک چیه رک بگو عزیزم من تازه زایمان کزدم بزار اوکی شم بعد چله دعوتت میکنم
چقدر بی شعوره.
مطمئنی نمیخواد کمک حالت بشه؟
اگر نمیخواد،رک و با احترام بگو ، یه مثالی چیزی بگو ک مثلا فلانی زایمان کرده بود شرایط پذیرایی نداشت و مهمون که میرفت خونش اذیت میشد...حالا ک زایمان کردم درکش میکنم..اینطوری بگی شاید بفهمه و نیاد.
اگر هم دیدی متوجه نشد رک بگو بهش که شرایط مهمان داری ندارم.
حرفتو رک بزن بهش!
حرفتو رک بگو عذرخواهی کن بگو فعلا شرایط پذیرایی از مهمون رو ندارم تازه زایمان کردم
بگو هر وقت جور شد اومدم بهت زنگ میزنم بیا
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
