اخرین لباسی که پوشید ولی میترسم بیارم بو کنم تا مدتا حالم بدمیشه واقعا میترسم بوشو میده ومیدونم بدجورهوایی میشم وتاچن روز کارم به سرم زدن میکشه ولی از یه طرف دلم لک زده براش که برم بوش کنم حس کنم دوباره کنارمه انگار ن انگار۸ماه پیش شب خابید دیگه بیدارنشد نازنینم😭😭😭😭😭
کسی چه میدونه؟شاید دردا عاشقمون شدن که ولمون نمیکنن
الهی بمیرم برای دلتما چه خواهرهای زجر کشیده ای بودیم که سهم مون از داداشمون این بود😔💔
خدانکنه عزیزم نمی دونم خدانامردی می کنه یاخودشون نامردی می کنن وتنهامون می زارن دوقلوم بود ۳سال پیش مجرد بود باتصادف رفت مریض شدم شبا سرمزارش می خوابیدم چندروزه دیگه سالگردشه زمستون بود توسرما کنارش می موندم ولی فایده نداشت
اگه چیزی ناخواسته ازطرف من اذیتتون کرد من معذرت می خوام