دیروز من خونه تنها بودم کنترل تلوزیون گم شده بود و من هر چی گشتم پیداش نکردم یعنی هر جایی که فکرش کنیدگشتم تا این که شب مامانم اومد خونه و سراغ کنترل گرفت گفتم نیستش و دنبالشم خیلی گشتم پیداش نکردم اون باور نکرد تا الان فکر میکنه من از قصد برش داشتم حتی همین چند دیقه پیش،با هم دعوامون شد اون گفت کار خودته تو برداشتیش
اینو که گفت خیلی دلم شکست و ناراحت شدم منم
نتونستم تحمل کنم هر چی از دهنم اومد گفتم
الان اومدم با کمال ناباوری تو کشوی کمد رو لباسام
دیدمش 😥🤕هنوزم تو شوکم نمیدونم اونجا چیکار میکرد چرا وقتی دیروز انجا رو نگاه کردم ندیدم 😥خدایا چقد من بد بختم که باید خودم تو کشو لباسی خودم پیداش کنم😥
حالا جرئت نمیکنم چیزی به بقیه مخصوصا مادرم بگم
فکر میکنه دروغ گفتم و دیگه کسی حرفم باور نمیکنه🤕 از اون بدتر دیگه هر چی تو خونه گم بشه میندازن گردن من بدبخت 😭
تو رو خدا بگید چیکار کنم چی بهش بگم که فکر بد نکنه😥😥
یه راهی جلوم بزارید دارم دیوونه میشم😭😭