مادرشوهرم سر بچه ی و نیم سالم داد زد ک گریه افتاد دوبار گفت دله دیونه هس شوهرم ام بی واکنش عین مجسمه فقط کافیه من جواب بدم بزنه تو دهنم ی شب درمیون اصرار داره بریم خونشون همشم زنگ میزنه ب شوهرم میگه بیارش اونور بچم عصبیه هش داد میزنه چیزی پرت میکنه ی مدت ک نره اونجا اخلاقش خوب میشه، شوهرم ام پشتم نیست جواب بدم دعواه راه میندازه برای همین جلو شوهرم چیزی نگفتم بهش بنظرتون فردا بهش زنگ بزنم یا برم پیشش محکم بهش بگم حق نداری این رفتارا رو بکنی خیلی دلم پره، دخترش زاییده ی روز رفت برگشت میگ مریضم نمیتونم برم من از وقتی ک زایمان کردم یا خونمون بود یا دعوتمون میکنه کلافه شدم