کسایی ک تاپیک قبلی منو نخوندن دوباره میگم . اگه اشتباه تایپی دارم ببخشید همه تن و بدنم داره میلرزه هنوز از دیشب نتونستم بخوابم.
من نزدیک ۳ ساله ازدواج کردم شوهرم همون اول ک دوست شدیم بهم گفت قبلا با یکی دوست بوده اونم بهش خیانت کرد ه شب یلدا فهمیدم اون دختره جدا شده . تقریبا نزدیک ۲۰ روزه شوهرم خیلی عوض شده . کم حوصله شده شب تا صبح سرکاره همش میگه خسته ام سرمون خیلی شلوغ بود . قبلا هفته ای یبار مشروب میخور الان شده هر روز کم حرف شده
وای خببب
دیشب تاپیک زدم بیشتر گفتن باهاش حرف بزن منم دیشب ک از سرکار اومد باهاش حرف زدن گفتم نگرانتم بگو چی شده چند وقته عوض شدی فشار کار روت زیاد شده یا مشکل دیکه داری من احمق با خودم نگفتم امکان نداره شوهر م بهم خیانت کنه حتما یه مشکل دیکه هست کلا فکر اون دختره رو از سرم بیرون کردم
خببب
گفتم بگو چی شده من نگرانتم خلی راحت گفت فلانی از شوهرش جدا شده ب منم پیام داده اعصابمو بهم ریخته . ب همین راحتی بعد گوشیش رو درآورد پیاماشو نشونم داد
پس یعنی نمیخوادش اگ بهت گفته .
اسکرین هارو از گوشی شوهرم فرستادم برای خودم میخوام برم دم خونه دختره حیثیت نذارم براش
کاش حالا ک صادقانه بهت گفته ی برخورد منطقی انجام داده باشی
شوهرت چقدر آدم درستیه ازت مخفی نکرده
از شوهرت خیالت راحت
اون دختره هم ولش کن
