2777
2789

قضیه مال ماه پیشه ولی از ذهنم بیرون نمیره عروس هلندی داشتم چهار تا .. باهم خانواده بودن ...( مادر و پدر و دو تا بچه ) مظلوم ترینشون و بانمک ترینشون اصن ازین بی آزار و اذیت تر تو دنیا نبود ( ازین جا به بعد. و اگه خودت حیوون خونگی داری همون بنظرم ) باباش کشتش در واقع تجاوز کرد مسخرس نیست؟! اگه هستین بگم اگه نه برم بخوابم

یه توپ دارم قلقلیه /موهای سرم فرفریه / پیام جدید نداشتم/ سرت کلاه گذاشتم😂😀

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من با أین پرنده ها بزرگ شدم از دبستانم ...رفتم خیر سرم یک عروس هلندی خریدم طلایی رنگ هفت سال درست هفت سال با أین بچه بودم بعد اون چون تنها بود رفتم دو تا دیگه هم اوردم که خاک تو سرم کاش نمیاوردم

یه توپ دارم قلقلیه /موهای سرم فرفریه / پیام جدید نداشتم/ سرت کلاه گذاشتم😂😀
من خودم پرنده بازم متنت رو خوندم مردم از خنده😂😂وقتی قضیه نمیدونی چرا استدلال درست می‌کنی خو

خب قضیه چیه ؟

من خودم عروس هلندی نر دارم تنهاست 

اما اینو دیدم دلم هررررری ریخت 😑

« اگه این امضا رو خوندی میشه برام یه صلوات هدیه کنی ؟» 🌷

از بین این دو تا یکیش با پرنده هفت سالم همون طلاییه جفت گیری میکنه بچم شش یا هفت تا تخم میزاره از بین همشون فقط یکی باز میشه واییی وایی خدایا یادش میفتم میخورم بمیرم چه ذوققایی که نمیکردم   وقتی تخما باز میشدن جیک جیک میکردن از خوشحالی دو دور هم خونه میدوییدم

یه توپ دارم قلقلیه /موهای سرم فرفریه / پیام جدید نداشتم/ سرت کلاه گذاشتم😂😀
خب قضیه چیه ؟من خودم عروس هلندی نر دارم تنهاست اما اینو دیدم دلم هررررری ریخت 😑

مرغ عشق ،عروس هلندی ،فنچ و...

زمانی ک جوجه شروع ب غذا خوردن کرد 

درجا باید جوجه هارو از پدر و مادر جا کرد

چون عروس هلندی نر و ماده مست میشن

میخوان باز شروع کنن ب تخم و جوجه 

ولی متاسفانه جوجه ها مانع این کار میشن

پس بیوو بیوو🏹 میکشنش 

خیلی خلاصه میکنمش بچه اول که بدنیا اومد هنوز کامل بزرگ نشده بود که باز پرنده طلاییم تخم میزاره اینبار هم فقط یکی باز میشه مظلوم ترینشون...

از همون بچگیش انقد تو بغلم خوابوندمش هم که به اون وابسته بودم هم اون دستی بود یعنی من اولین باری که راه رفت و دیدم و پرواز کرد و دیدم خودش تنها غذا خوردو دیدم ...

یک روز کاملا عادی صب پاشدم برم سر درسم یهو دیدم بابای دیوونش مست کرده رفته برای جفتگیری روی بچه من انقد عذابش داد تا من رسیدم این افتاد و تمام کرد هنوز صحنش تو ذهنمه نمیره بیرون چه جیغاایی که نکشیدم چه گریه های که نکردم هر کی میدید میگفت برای یک پرنده انقد گریه میکنه؟! مسخرم میکردن ولی همون حیوونا انقد وابستگی میارن...

یه توپ دارم قلقلیه /موهای سرم فرفریه / پیام جدید نداشتم/ سرت کلاه گذاشتم😂😀
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز