زندایی شوهرم اون هفته اومد سر زده دو روز موند خونمون
دوباره دیدم صب پیام داد ک من اومدم دکتر 😏خب بمن چه؟
ماهم کارو زندگی داریم،
منم حوصلشو نداشتم و ندارم قبلا کفتم همش من من میکنه توهرکاری دخالت میکنه ،
ب شوهرم گفتم خب که چی پیام میدم من اومدم دکتراز هفت صب، مگه ما بیکاریم یااینجا هتله؟ مگه مامیریم خونش؟
اون سری الکی ب مادرشوهرم کفت راجب من که اصرار داره برم خونش حالا من یه تعارف خشک و خالی کردم. بدم میادازینکارش.
دیدم شوهرم دادبیداد تو حساسی اجتماعی نیستی مردم دارباش
حالا همین ادم پشت مادرشوهرمو پدذشوهذم کلی بدگفت و میکفت ما باعث شدیم آدم شده،
بدم میاد تو روی یجورن پشت سر یجور
هرسری میادخونم یه ایرادی میگیره
دستشویی اب نمیومد ینی کم بود فشار سر شلنگ و گرفت انداخت 🙁بدون اینکه بمن بگه.
الان من مقصرم؟