سلام متاسفانه من تو زندگیم یه جای بدی گیر کردم .میخوام با کسایی مثل خودم دور هم جمع بشیم و یه فکر اساسی بکنیم ازاینکه عمرو جونین اینجوری داره سپری میشه خیلی دلگیرم
فکر اساسی؟؟؟؟ دور از جونت با عرض معذرت من مثل خر تو گل موندم
سال 86عقد و 87عروسی کردیم 89هم خدا بهم یه دختر داد
مشکلتون چیه؟
من مشاور همسرداری هستم سکوت میکنم فقط میخوام بخونم
دقیقااا مثل من منم ۸۶عقد کردم ولی همون سالم ازدواج سال ۸۹پسرم به دنیا اومد الانم دو دلمم برم یا بمونممم
خب خانوما مشکلتونم بگین دیگه
بچه ها خوب از مشکلاتون بگید ببینم چیه؟من که دیگه انقد گفتم ها حوصله تعریف ندارم.فقط میگم خدایا خودت پشت و پناهم باش
ای بابا چی بگیم اول روز تا شب میریزیم بهم
منم 86 عقد 87 عروسی 91 دخترم بدنیا اومد
سلام.من مشکل بد دهنی و عصبی بودن شوهرمه
من بگم؟ من دومین باره ازدواج کردم یه اشتباه تکراری همسرم ثبات شخصیتی نداره مثلا امروز میگه مردی که همسرش ج ن د ه باشه خوشبخته من همیشه دوست داشتم زنم اونطوری باشه یا مثلا میگه دوست داره من دوست پسر داشته باشم ولی یک هفته بعد مثلا میریم تئاتر عصبی میشه که چرا به حرفای رکیک هنرپیشه ها میخندیدیم دومین مشکل من اینه که توانایی جنسی نداره سومین مشکلم اینه که پول نداره حالا من واقعا باید چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این مشکل باعث شده اصلأ احساس خوشبختی نکنم و اصلأ خوبی هاشو نمیبینم.الان بیشتر سکوت میکنم چون طاقت بی احترامی رو ندارم.اکثرأ تو خون ما سکوت هست.دوس ندارم زیاد باهاش هم کل
بی تفاوتی....بیخیالی...تو خونه مثل مهمون میاد و میره مسولیت دو تا بچه و همه کارا خونه و خرید و مهمونی و همه چی با خودمه و اونم فقط میاد میریزه میپاشه و حرص میده،
زیاد باهاش هم کلام بشم.من شیطون و احساسی و ساکت و عقلایی.
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
