سام خانوما من و همسرم باهم دوست بودیم بعد کلی مشکلات بهم زسیدم 6ساله ازدواج کردیم یه پسر2/5ساله داریم اوایل روابطمون از هر لحاظ عالی بود وقتی پسرم لدنیا اومد یه سری نشکلات میش اومد و من مثل افسرده ها شدم ولی پیگر دکتر نشدم از همسرم سرد شدم تا اینکه سال پیش همسرم پیشنهاد عالی یه شرکت رو رد کرد برای ارتقای شعلیش و این باعث اختلافمون شدتا امسال سر این موصوع بحث داشتیم تا اینکه وضع بدتر شد دعوا به خانواده ها کشیده شد تابستون امسال دعوای مفصلی کردیم هم سر رد پیشنهاد هم سر ازار اذیت خانواده اش الان از تابستون با خانواده های همدیگه قطع رابطه کردیم هر کس تنهایی دیدن خانواده اش میره و من و شوهرمم به کل از خم سرد شدیم نه حرفی نه خنده ای نه گردشی مثل 2تا دوست تو یه خونه هستیم الان از نطر روابط جنسی هم که افتصاح اخرین بار 1ماه پیش رابطه داشتیم خلاصه بگم سایه همو با تیر میزنیم فقط اینو بگم که مقصر اون هست با اون همه اذیتی که خانواده اش برام کردن طرف اوناس هیچ جوره کوتاه نمیاد خواهرش عید پارسال اونده خونه ما بچم چن بار مریص شده یه زنگ نزده بپرسه ولی این هی میره خونه خواهرش خودشو واسه مادر و خواهر عفریتش میکشه
عزيزم شما ى قدم برو جلو كينه هارو از دلت بيرون كن سعى كن بخاطر بچه ات ببخشيش
یکی از مشکلات دوستی های قبل از ازدواج این است . طبیعیه .
حتما با يه مشاور صحبت كن حيفه كه زندگيتون خراب كنين
راجع به پيشنهاد رد كرده و رفتار هاي خانواده اش هم صحبت نكن گذشته گذشته. فقط باعث تنش ميشه
بهتره اول رابطه خودت رو با شوهرت درست كنى
بعد با خانواده هاتون
بهترین راه اینع ک باهم صحبت کنیین .
قطعا دوطرف مقصربودین
ولی خب ب اشتباهات خودتون اعتراف کنید .معذرت خواهی کنیین
و حرفای دلتون رو بگین
و تصمیم بگیرین ک از نو شروع کنیین
بخدا حیف زندگیتونه و اون همه عشق و سختی ک بهم رسیدین
به چه قیمتی آخه.
بعده این مثل روزای اول رفتار کن.
هر چه زودتر بکشش دوباره طرف خودت.
بی خیال شو میخای چکار که ارتقا نگرفت،مهمه پوله ک میاره خونه.
بخدا نمیتونم رفتارهای خانوادشو فراموش کنم اونقدر برام بد کردن
من خيلى وقته به امضاى خودم عمل ميكنم
تو رابطه با خانواده شوهر
ديگه مشكلى ندارم
حرفى هم باشه خودم با شوخى جوابشون رو ميدم
اصلا شوهرم رو دخالت نميدم
باهاش صحبت كن و بگو دوستش داري فقط يه كمي دلگير بودي ولي الان حيفه زندگيمون رو خراب كنيم و زندگي اين بچه رو. بگو آماده اي از اول شروع كني.
خانواده شوهر من انقدر اذيتم كردن
انقدر دلم و شكوندن
كه خدا ميدونه
ولى نميشه قطع رابطه كرد
بايد يه جورايي هم رابطه رو حفظ كنى هم جوابشون رو به موقع خودت بدى
واسه خودم بجای یه قدم هزار قدم برداشتم تا قبل دوستی و ازدواج با من یه ادم گوشه گیر بود هیچی بلد نبودم حتی اداب معاشرت الان برای من شاخ شده من ادمش کردم زندگیشو ساختم جیبشو پر پول کردم همیشه بهش گفتم بهترین لباس رو بپوش بهترین ماشینو سوار شو بهترین گوشی رو بردا با دوستات برو سفر ولی الان شاخ شده قبلناش یادش رفته دیگه چیکار میکردم براش
پيشنهاد شغلى بوده كه شوهرت رد كرده
ديگه بعد يك سال كشش نده
تموم شده ديگه
