من جاری بزرگترم یه دختر ۱۱ساله دارم ،جاری کوچیکم یه پسر ۳ساله داشت ،باردار شد زود رفت سقط کرد ،بعد اون من چند سال اقدام بودم ولی نشد ،نگو جاریم بازم باردار شده همه میدونستن فقط به من نگفتن ازم پنهان کردن که مبادا حسودی کنم ،آخه چرا باید حسودی کنم به قرآن خیلی هم خوشحال شدم الان دوتا پسر مثل دسته گل داره خدا براش نگه داره خیلی دوستشون دارم ،امروز فهمیدم جاریم پنج ماهه بارداره بازم ازم پنهان کردن ،از رفتارشون متنفرم خب مگه من چه هیزم تری بهشون فروختم که با من اینجوری میکنن 🥺حالا متوجه شدم پدرشوهرم میگفته که به من نگن ،از وقتی فهمیدم از رفتارشون دلم خونه همسرم میگه خب بخاطر خودت این کارو کردن ،میگم خب یعنی چی مگه من قراره چششون بزنم ،به خدا هر خوبی از دستم بر بیاد به جاریم میکنم ،بچشو با جون و دل براش نگه میدارم اگه خواست جایی بره هزار جور کادو میخرم برا بچهها که خودم دوسشون دارم ولی....
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.