2777
2789
عنوان

اعصابم ریخت بهم

72 بازدید | 8 پست

شوهر احمقم برادر شو ناهار دعوت کرده . ظهر دوباره بهش زنگ زد که بیا (شوهرم ساعت دو باید میرفت بیرون کار داشت ) برادر شوهرم ساعت یک و ربع زنگ زد که چند دقیقه دیگه اونجام .شوهرم بهش گفت الان نیا میرم بیرون . فکر کنم نزدیک خونه بود که برگشت . بهش میگم چرا برش گردوندی آبرومونو بردی  الان فکر میکنه من نزاشتم.


یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

طوری نیس داداش خودشه

مثل یه پرنده که همه پرهاشو چیدن،پشت تو راه اومدم تورو نفس کشیدم🤍من میترسیدم ولی به خاطرت پریدم چون دلم میخواد برات بمیرم و نگاه کنی جاش فقط حسابمو از عاشقا جدا کنی،زخمی که میخورم از آدمها را دوا کنی🤍

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز