من شوهرم همش میرفت بیرون اصلااا دبش نمیخاس خونه باشه
همش خونه باباش نزدیکم بودیم ۲۴ ساعته میرفت و میومد
منم همش التماس میکردم تورو خدا یزره بشین پیشم
یدیقه بزور می نشست و میرفت.میرفت بیرون همش زنگ اس میدادم زیاد جوابمونمیداد
تااینکه یه روز دیگه ازش بریدم
میرفت بیرون دیگه انقد به خودم فشار میاوردم ک زنگنزنم بهش
دیگه همش خودمو سر گرم میکردم ک نرم طرفش