۱۳ سالگیم تا۲۱ با ی پسر دوست بودم
عشق شدید
و ازدواجی ک همش اوکی نمیشد
خلاصه بیخیالش شدم و دوسال بعدش ازدواج کردم
خداروشکر بختم جوریه ک هیجوقت اصلا یاذاون نمیفتم و فقط باخوندن این تاپیکا میام تجربه میگم ک بقیه امیدوار بشن
گاهی نشدن ها بهتره
😁😁😁اگ زن اون بودم الان باید نوکر خاهرمادرش بودم😁الان ملکه امممم امر میکنم شوهرم با کل طایفه قهرمیکنه
بدون اجازه من هیچکاری نمیکنه
خدارشکر😁