سه روز مونده بود به نوبت ویزیت چهارمم
رفته بودم خونه خواهرم (همسایه ایم) که نخ و بکشه
خیلی حالم گرفته بود دیگه حس نا امیدی همه وجودمو گرفته بود آماده شده بودم که خواهرم نخ و بکشه ( لیدوکایین زده بودم)
انگار که تحملم تموم شده بود همش دست دست میکردم و زمان نخ کشی و عقب مینداختم
دیگه وقتی میخواستم وایسم که نخ و بکشه قبلش تو دلم گفتم خدایا الان که خواهرم نخ و میکشه من درد خیلی کمی رو احساس میکنم چون میدونم تو نمیزاری من درد بکشم
و وایسادم
خواهرم نخ و گرفت تو دستش که بکشه ی صدای محکمی اومد من فکر کردم دستکشش پاره شد
دستکش پاره نشده بود خواهرم دوباره دست برد نخ و بگیره و بکشه یکدفعه نخ افتاد تو دستش 😢
نخ کاملا دراومد🥺
بعد از گذشتِ ۵۵ روز از عمل
و گذشتِ ۴۶ روز نخ کشیِ هر روزه ( به دستور دکتر ۹روز بعد از عمل شروع کردیم به نخ کشی)
هیچکس نمیتونه حال اون لحظه مو درک کنه، بی اختیار فقط گریه میکردم
فاصله ی بین ناامیدی و امیدواری رو دیدم که چقدر کمه کارِ خدا بود
مطمئن بودم خدا صدامو شنیده و رحمی به حالم کرده
به خانم بابایی پیام دادم و گفتم نخ دراومده، گفتن روزی دوبار به محل زخم ژل بزن و زخم و فشار بده تا بسته نشه و اولین نوبت مراجعه به مطب رو برام رزرو کردن
سه روز بعد نوبتم بود رفتم مطب آقای دکتر معاینه کردن جای زخم و فشار دادن و فرمودن هیچ مشکلی نیست، جای زخم هم حدود دو هفته زمان میبره تا جمع بشه فقط باید روزی یکبار ژل بزنم و فشارش بدم که از سطح پوست بسته نشه ، زخم از کف به سمت سطح پوست باید گوشت بیاره و خوب بشه
انجام اینکار اصلا درد نداره و خیلی خیلی کم ترشح داره تا زمانی که کاملا خوب بشه و دیگه نیازی به مراجعه ی بعدی نیست و درمانم کامل شدو تمام
عمل فیستول، عمل سختی نیست و راحته
اما دوران نقاهت خیلی دردناک و سختی داره، مطمئنم اگه خواهرم نبود من هیچوقت خودم نمیتونستم نخ و بکشم بیچاره میشدم
اگه کسی از اعضای خانوادتون همچین عملی انجام داده خواهش میکنم اگه خودش نمیتونه کمکش کنید نخ رو هرروز براش بکشید که زودتر ازین درد خلاص بشه
قبل از عمل تصورات وحشتناکی داشتم( بجز نخ کشش ) اما شاید تنها ۵۰درصدش واقعیت داشت که خب با مصرف مسکن کنترل میشد
جدای از همه چی انتخاب دکتر خوب و حاذق اولویت در روند بهبودی هستش که به لطف خدا من با آقای دکتر شهرام منوچهری آشنا شدم و با توجه به معرفی دکترهای زیادی بنده اصرار داشتم فقط توسط ایشون عمل بشم
دستشون خیلی سبکه بخدا ایمان قلبی بهشون داشتم و دارم بسیار محجوب و مومن هستن حتی ی معاینه ساده رو با گفتن بسم الله انجام میدن
هرروز نه تنها خودم بلکه تمام اعضای خانوادم براشون آرزوی طول عمری باعزت توام با سلامتی از خدای مهربان براشون خواستاریم
ان شاءالله همیشه برقرار و پیروز باشند و با دستان توانگر و هنرمندشون به بیماران سلامتی هدیه بدهند❤
همچنین آرزوی سلامتی برای خانم بابایی( منشی آقای دکتر) دارم که در هرلحظه و هرساعت خیلی سریع پاسخگوی پیامهای من بودند و پیگیر سلامتیم
بانویی بی مثال و پرمهرو مهربان❤
امیدوارم ثبت این تجربه به دردتون خورده باشه
اگه سوالی داشتین درخدمتم حتما پاسخگو هستم
یا حق💚